یزدفردا :میرزا محمد کاظمینی:« ثعلبی » شاعری از شعرای دربار منصور ، خلیفه عباسی بود . او تعریف می کند : روزی قصیده زیبایی گفتم و به امید این که صله خوبی از خلیفه دریافت کنم ، آن را برای او خواندم .
منصور از شنیدن آن شعر بسیار خوشحال شد و آن را قبول کرد و بعد از آن به من گفت : ای ثعلبی ؛ کدام یک را بیشتر دوست داری ؟ این که به تو سیصد دینار سرخ بدهم ، یا این که سه کلمه از حکمت به تو بیاموزم که هر کدام از آنها صد دینار طلا ارزش دارد .
ثعلبی گفت : من به خاطر اینکه خلیفه را از خودم خوشحال کنم ، به او گفتم : حکمت ماندگار ، بهتر از پول و مال فناپذیر و ناپایدار است . پس برای من آن سه نصیحت را بگو .
خلیفه گفت : کلمه اول آن است که وقتی لباس تو کهنه باشد ، کفش های نو نپوش که بد نما می شود .
من در جواب گفتم : هزار افسوس که صد دینارم سوخت .
خلیفه از این سخن خنده اش گرفت و سپس گفت : کلمه دوم آن است که چون روغن را به ریش مالیدی آن را به زیر ریش نَمال که یقه ی لباست را چرب می کند .
من آهی کشیدم و گفتم : خاک بر سرم که دویست دینار طلای سرخم ضایع شد .
خلیفه بیشتر خندید و گفت : کلمه سوم
قبل از این که خلیفه آن را بیان کند به او گفتم : ای خلیفه ، تورا به عزت خداوند قسم می دهم که حکمت سوم را پیش خود ذخیره کنی و صد دینار باقی مانده را به من بدهی که صد دینار هزار بار سودمندتر از شنیدن حکمت سوم است .
خلیفه از این حرف حسابی خندید و دستور داد تا پانصد دینار زر سرخ را برای من آوردند و به من دادند.
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
سهشنبه 12,نوامبر,2024